کدام وزرای دولت در لواسان زندگی میکنند؟ / افزایش 200 هزار تومانی قیمت مسکن در تهران/ نظرسنجی مشکوک به نفع بانک مرکزی
تاریخ انتشار: ۲۴ تیر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۰۲۸۱۲۹
بهدنبال رشد قیمتها در بازار مسکن حجم تقاضا برای خرید وام مسکن هم ۳۱ درصد افزایش یافت.
به گزارش مشرق، گزارش وزارت راه و شهرسازی درباره افزایش 200 هزار تومانی قیمت مسکن در تهران در 2 ماه اخیر مورد توجه روزنامهها قرار گرفته است.
* همشهری
- افزایش 200 هزار تومانی قیمت مسکن در تهران
روزنامه همشهری درباره بازار مسکن گزارش داده است: بهدنبال رشد قیمتها در بازار مسکن حجم تقاضا برای خرید وام مسکن هم ۳۱ درصد افزایش یافت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش همشهری، آمارها نشان میدهد متوسط قیمت هر مترمربع آپارتمان در تهران در سه ماه نخست سال 1396روند روبه رشدی را سپری کرده است. این روند صعودی که از اردیبهشتماه آغاز شده است در خردادماه هم ادامه یافته و پیشبینی میشود همچنان در تابستان ادامه پیدا کند.
براساس این آمار متوسط قیمت هر متر آپارتمان در شهر تهران از پاییز سال94 تا بهار امسال دستکم 600هزار تومان افزایش داشته است. ضمن اینکه پس از یک افت مقطعی کوتاه در فروردینماه قیمتها از سطح 4میلیون و 350هزار تومان در پایان فروردین به سطح 4میلیون و 550هزار تومان رسیده است این یعنی اینکه در طول 2ماه قیمت هر متر مربع آپارتمان در تهران 200هزار تومان رشد کرده است.
آمارهای برگرفته از وزارت راه و شهرسازی نشان میدهد شاخص قیمت مسکن در اردیبهشتماه با رشد 3.12درصدی به 4میلیون و 512هزار تومان رسید و در خردادماه نیز با 1.3درصد افزایش به 4میلیون و572هزار تومان رسیده است.
در عین حال با توجه به افزایش معاملات بازار مسکن در فصل تابستان و همچنین افزایش نرخ تورم در ماههای اخیر، انتظار میرود قیمت مسکن در ماههای آینده همچنان روند صعودی داشته باشد.
به باور تحلیلگران رونق بازار مسکن در نیمه دوم سال 1396سریعتر از نیمه اول خواهد بود اما مقدار رشد قیمت مسکن از سقف تورم تجاوز نخواهد کرد. همچنین انتظار میرود در صورت کاهش سود سپردههای بانکی بخشی از سپردههای بانکی به سمت بازار مسکن حرکت کند.
بهدنبال رشد قیمتها در بازار مسکن حجم تقاضا برای وام مسکن هم در خردادماه افزایش یافت. این اوراق مهمترین ابزار مالی مردم برای خرید خانه است. هماکنون مردم برای تهیه یک وام 100میلیون تومانی مسکن باید 200برگه 500هزار تومانی بخرند که قیمت مهمترین تاریخهای این اوراق در پایان هفته قبل از مرز 78هزار تومان عبور کرد. حتی در پایان مبادلات روز چهارشنبه قیمت هر برگ اوراق تسهیلات مسکن خرداد96 به 78هزارو 500تومان هم رسید.
آمارها همچنین نشان میدهد که حجم معاملات وام مسکن هم در خردادماه 31درصد رشد کرده است. متقاضیان در خردادماه امسال جمعا 120میلیارد تومان وام مسکن خریداری کردهاند که نسبت به سال قبل دستکم 20میلیارد تومان رشد نشان میدهد.
هرچه قیمت این اوراق افزایش یابد، هزینه تأمین مالی برای خرید خانه افزایش مییابد. با توجه به اینکه متقاضیان دریافت وام مسکن به غیراز اقساط وامی که با بهره 18.5درصد به بانک مسکن میپردازند باید دستکم 15میلیون تومان هم برای خرید اوراق تسهیلات مسکن پرداخت کنند نرخ بهره این اوراق هم متناسب با تغییر قیمت وام تغییر میکند که به آن نرخ بهره مؤثر میگویند.
با محاسبات انجام شده نرخ بهره (مؤثر) این اوراق در محدوده 70هزار تومان کمتر از 20درصد و زمانی که قیمت این اوراق از مرز 70هزار تومان عبور میکند به بیش از 20درصد میرسد.با این همه مصرفکنندههای اوراق اعتقاد دارند تسهیلات اعطا شده برای دریافت وام مسکن کفاف خرید خانه را نمیدهد و آنها را بیش از 1.5دهه زیر دیون بانکی با بهره بالا تحت فشار قرار میدهد.
تحلیلگران میگویند این اوراق خود منجر به افزایش قیمت خانه میشود و دولت باید با کاهش هزینه تولید مسکن از طریق واردات تکنولوژیهای جدید که هزینه ساخت یک خانه و سرعت ساخت را تا 70درصد کاهش میدهد به مردم برای خرید خانه بهویژه در شهرهای بزرگ کمک کند.
اما دولت مدتهاست از طریق اعمال سیاست افزایش طرف تقاضا تلاش میکند منجر به رونق معاملات در بخش مسکن شود تا بتواند به رشد اقتصادی 6درصد دست یابد اما این سیاستها بیشتر جنبه افزایش قیمت داشته است.براساس مصوبه شورای پول و اعتبار بانکهای دیگر نیز قادرند با طراحی سیستمهای مالی نسبت به پرداخت وام مسکن اقدام کنند اما این بانکها تاکنون هیچ رغبتی برای پرداخت وام به مردم نشان ندادهاند.
استاندارد بینالمللی در حوزه اقتصاد مسکن این است که یک متقاضی با پسانداز کامل 5سال از حقوق خود یا ۳۰ درصد از حقوق خود طی مدت ۱۵ سال، قادر باشد صاحب خانه شود. درحالیکه این نرخ برای ایران بیشتر است و متقاضی برای خریدیک واحد مسکونی بایدبین ۸تا ۱۲ سال کل حقوق خود را پسانداز کند یا اینکه طی مدت ۲۴ سال، ۳۰ درصد از حقوق خود را پسانداز کند، چراکه سهم تأمین مسکن از هزینههای خانوار بهطور متوسط 30درصد است و با توجه به روند صعودی قیمت مسکن این نسبت روزبهروز در حال افزایش است و فاصله وامهای بانکی با قیمتهای واقعی بازار هم مدام افزایش مییابد.
* وطن امروز
- توتال بازهم بدعهدی میکند
وطن امروز درباره قرارداد با توتال گزارش داده است: قرارداد اخیر وزارت نفت با شرکت فرانسوی توتال که در پایبندی به تعهدات خود در ایران سابقه سیاهی دارد، در روزهای اخیر بحثبرانگیز شده است. توتال متهم است به شکل عمدی پارسجنوبی را به شیوهای توسعه داده است که از یک طرف ایران از لایههای غیرمشترک با قطر بهجای لایههای مشترک با این کشور برداشت کند و از سوی دیگر فازهای مرزی توسعه پیدا نکند و ایران به سمت توسعه بخشهای مرکزی پارسجنوبی حرکت کند. همچنین این شرکت پا روی توافقنامههای توسعه فاز 11 پارسجنوبی در سال 79 با بهانههایی نظیر رقم قرارداد گذاشت و توسعه این فاز پارسجنوبی را 8 سال به تاخیر انداخت. توتال در سال 87 نیز به بهانه ریسک بسیار بالای سرمایهگذاری در ایران از صنعت نفت و گاز کشورمان خارج شد. سوال این روزها همین است که چرا با وجود این بدعهدیها قراردادی به شکل محرمانه مجددا با این شرکت منعقد میشود! مگر ظرفیتهای شرکتهای داخلی و خارجی دیگری برای بستن چنین قراردادی وجود ندارد که مسؤولان وزارت نفت به بستن قرارداد با این شرکت اصرار میکنند؟
دکتر محمدرضا مرندی، عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی درباره اصرار دولت به قرارداد با شرکت توتال در گفتوگو با «وطنامروز» گفت: «در یک تحلیل کلی بر این قرارداد و اصرار مسؤولان نفتی بر آن باید گفت دولت یازدهم، در واقع مجلس، مردم و نظام را محرم نمیداند اما خارجیها را محرم میداند».
وی با اشاره به اینکه ابتدا باید به یک واکاوی مقدماتی و پیشینهای از فرانسه و بعد شرکت فرانسوی توتال و زمینه مشارکتی آن پرداخت، گفت: «زمانی که وزیر امور خارجه کشورمان در فرانسه بود و بحث اجرای برجام مطرح بود، مساله تحریم اتحادیه اروپایی را شاهد بودیم ضمن اینکه برگزاری همایش منافقین در فرانسه نیز نکته قابل تاملی است». این استاد دانشگاه با اشاره بر بدقلقی فرانسویها در مذاکرات هستهای افزود: «تیم ایرانی در مذاکرات برجام خیلی بر این بدقلقی فرانسویها تاکید داشت و معتقد بود فرانسویها حتی خیلی جلوتر از آمریکاییها در مذاکرات و در برابر ایران سختگیرانه عمل میکردند». مرندی با طرح این سوال که با این پیشینه چرا با وجود اینکه این همه کشور در دنیا وجود دارد، ما به فرانسه چسبیدهایم، ادامه داد: «چرا باید قراردادهای مهم نفتی چون پارسجنوبی را با شرکتی فرانسوی ببندیم؟ یک تلقی و طرز تفکر در این دولت وجود دارد که برای اینکه غربیها را به نرمش بکشانیم باید به نوعی آنها را نمکگیر کنیم. این تلقی تنها از موضع ضعف است، چون شما به جای اینکه یک کشوری را در بحث تحریمها به موضع انفعال بکشانید و برای او رقیب ایجاد کنید تا منافع خود را در خطر ببیند، به او باج میدهید». عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی تاکید کرد: «چنانکه شاهدیم فرانسه در بین کشورهای اروپایی جزو سرسختترینها در بحث برجام و در مذاکرات بوده ولی بیشترین تعاملات و مراودات اقتصادی، صنعتی و تجاری را ما با این کشور داشتیم؛ چه در حوزه صنعت خودرو و چه درباره صنعت نفت».
دکتر مرندی با اشاره به سوابق بدعهدیها و کمکاریهای شرکت توتال گفت: «ما تجربه خیلی خوبی از قرارداد با توتال و سپردن پروژههای نفتی به این شرکت نداریم و برای رسیدن به انعقاد قراردادهای جدید، این شرکت ابتدا باید پاسخگوی بیتعهدیهای قبلی خود باشد بعد سراغ قرارداد جدید و چرایی و چگونگی سپردن این قرارداد و اصرار دولت و وزارت نفت برای آن رفت. پیش از این ایران چندین فاز از پارس جنوبی را هم به توتال سپرد که نتیجهاش معطلی چندین ساله میان زمین و هوا بود». عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی تاکید کرد: «علاوه بر مسائل اقتصادی که میان توتال و قطر مطرح بوده و منفعتی که از این کمکاریها با طرف ایرانی در پارسجنوبی به توتال و قطر رسید، فکر میکنم اهداف سیاسی هم در میان بوده، چرا که توتال به دلیل نفوذی که در فرانسه و جریانهای لابی صهیونیستی بر آن وجود دارد، اصلا تمایلی به این نخواهد داشت صنعت نفت و گاز ایران خیلی پویا باشد». دکتر مرندی افزود: «تجربه هم نشان داده شرکت فرانسوی توتال در عمل به تعهدات خود و پیشبرد قراردادهای گذشته خیلی وقت را هدر داده و دست ما را خالی گذاشته است، لذا چه دلیلی دارد ما دوباره با توتال قرارداد ببندیم؟ و چه دلیلی دارد این قراردادها محرمانه باشد؟ این چه روندی است دولت دنبال میکند که خودیها، مردم، مجلس و مسؤولان نامحرم ولی خارجیها محرم هستند، خود این مساله خیلی بودار است و جای سوال دارد. با این حال یکی از دلایل اینکه توتال پروژههای قبلی را رها کرد و رفت، فساد این شرکت بود چنانکه به عنوان پنجمین شرکت فاسد دنیا شناخته میشود». این استاد دانشگاه در تحلیل این رفتار دولت گفت: «توجیه خوشبینانهاش این است که تفکر وادادگی نسبت به غرب در میان دولتیها وجود دارد که فکر میکنند ما هرچه به طرف مقابل امتیاز بدهیم آنها وادار به کوتاه آمدن در بحث تحریمها میشوند! اما در نگاه بدبینانه ممکن است بدهبستانهایی در حال وقوع باشد، چنانکه طبق نقل قولهایی در این معاملات کارهای خلافی در انعقاد قرارداد انجام شده و بحث رشوه مطرح شده که در قراردادهای قبلی توسط مسؤولان توتال به برخی مسؤولان نفتی ایران داده شده است».
وی افزود: «به هر حال مساله این است که دولت به عنوان ناظر در این قضیه جدی برخورد نمیکند و به طور کلی در این دولت با همه قضایا جدی برخورد نمیشود چنانکه در بحث حقوقهای نجومی این عدم برخورد جدی و قاطع خیلی ملموس بود و حالا همان رویکرد باز هم در انعقاد قرارداد توتال دارد تکرار میشود». عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی با تاکید مجدد بر بدعهدیهای توتال و به عبارتی کلاه گشاد این شرکت برسر ایران در جریان فازهای قبلی پارسجنوبی گفت: «بهرغم این موارد احتمال تکرار بدعهدیهای قبلی توتال خیلی وجود دارد؛ پس آزموده را آزمودن خطاست! ما تجربه قبلی را از توتال داشتیم که چند سال صنعت نفت و گاز ما را معطل کرد، در پارس جنوبی پروژههای ما عقب افتاد و قطریها از ما جلو افتادند، به نفع خود و شریک فرانسویشان از پارس جنوبی بهرهبرداری بسیاری کردند که ما بعدها متوجه شدیم؛ حالا چه دلیلی داشت مجدد سراغ شرکتی برویم که بدعهدیشان را تجربه کردهایم و تجربه ناموفقی با آنها داشتیم؟»
مرندی تاکید کرد: «واضح است که این شرکت باز هم بدعهدی خواهد کرد، چرا که سبکشان همین است. حتی به اعتقاد بنده ورای مسائل و منافع اقتصادیشان که اقتضا میکند با برخی کشورها در پشت پرده بدهبستانهایی داشته باشند من جهتگیریها و مسائل سیاسی را هم پشت قضیه میدانم، چرا که آنها نمیخواهند حتی ایران در هیچ عرصهای از جمله عرصههای گازی و نفتی پیشرفت و دست برتر را بویژه در منطقه داشته باشد! این است که من اصلا به فرجام این قرارداد خوشبین نیستم و احتمال میدهم فرانسویها باز هم دست ما را در پوست گردو بگذارند».
این استاد دانشگاه با اشاره به ظرفیتها و توان داخلی نهادها و شرکتهای داخلی کشور برای پیشبرد اهداف در پارسجنوبی گفت: «تجربه نشان داده شرکتهای داخلی بویژه قرارگاه خاتم خیلی جدی، خیلی قوی، سریع و دقیق و با هزینههای خیلی پایین پروژههای بزرگی را انجام میدهند و به لحاظ فناوری و نیروی متخصص داخلی هم هیچ مشکلی در اجرای چنین پروژههایی در کشور ندارند؛ منتها تفکری که در دولت مطرح است تفکری برونگراست، لذا تفکر عدم اعتقاد و اعتماد به نیروی داخلی و توان داخلی بین دولتیها حاکم است که به نهادها و شرکتهای داخلی دارای ظرفیت برای انجام چنین پروژهای حتی فرصت حضور هم ندادهاند». دکتر مرندی با اشاره به جنبه بدبینانه این تفکر گفت: «بالاخره نگاهی در میان برخی افراد در دولت وجود دارد که نیروهای انقلابی و جهادی زمینه و میدان پیدا نکنند چنانکه دیدیم رئیسجمهور با وجود اینکه در سال ۹۵ سپاه را به خاطر فعالیتها و کمکهایی که در صنعت کشور انجام میدهد و پروژههای عظیمی که این نهاد داخلی با سرعت و دقت بالا و هزینه پایین انجام داده بود شایسته تقدیر میدانست، اخیرا وارد فاز مخالفت با این نهاد شد».
عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی با تاکید بر فرصتسوزیهای داخلی با حضور توتال گفت: «اساسا خود رئیسجمهور عنوان کرده بود ما دست نیاز به سوی سپاه دراز میکنیم اما چند هفته پیش موضع خود را عوض کرد و علیه سپاه صحبت کرد و شاید همین تفکر سبب شده بهرغم تلاشهای نهادهای داخلی و ظرفیت و توان موجود، قرارداد گازی پارسجنوبی با توتال منعقد شود».
* کیهان
- کدام وزرای دولت در لواسان زندگی میکنند؟
کیهان در مطلبی نوشته است: شهردار لواسان گفت: تعدادی از مسئولان سیاسی کشور در شهر توریستی لواسان زندگی میکنند.
علی مرادی اخیرا در نشست خبری جشنواره گیلاس با اشاره به اینکه چهرههای مختلف هنری و ورزشی در لواسان زندگی میکنند تاکید کرد: علاوه بر این افراد، تعداد زیادی از مسئولان سیاسی کشور هم در این شهر توریستی زندگی میکنند.
وی البته اسامی این مسئولان سیاسی را که در شهر گران قیمت و خوش آب و هوای لواسان رحل اقامت گزیدهاند اعلام نکرد اما چندی پیش رسانهها از عباس آخوندی وزیر راه و شهرسازی حسن روحانی به عنوان یکی از مسئولان دولت نام بردند که در این شهر ویلای وسیعی دارد.همچنین در این باره نام وزیر آموزش و پرورش نیز به میان آمد که بخشی از ویلای او ظاهرا به انبار واردات پوشاک خارجی توسط دخترش اختصاص یافته بود.همچنین سایت مشرق در گزارشی در این خصوص نوشت: طبق بررسیها وزیر آموزش و پرورش (فخرالدین احمدی دانشآشتیانی)، راه و شهرسازی (عباس آخوندی) و وزیر صنعت، معدن و تجارت (محمدرضا نعمتزاده) سه وزیر دولت روحانی هستند که در منطقه لواسانات شهر تهران ساکناند.
البته وزیر راه و شهرسازی درحالی در ویلای بزرگش در لواسان زندگی میکند که همزمان بسیاری از مردم کشور از گرانی مسکن، گرانی اجارهبهای مسکن و بیتعهدی مسئولین در قبال ساخت و تکمیل مسکن مهر رنج میبرند.
مشرق در مطلب دیگری با اشاره به حملات مکرر عباس آخوندی به طرح مسکن مهر نوشت: در شرایطی که وزارت راه و شهرسازی هیچ برنامهای جز تحریک تقاضا با استفاده از مکانیسم پرداخت وام خرید و البته جوسازی برخی رسانههای وابسته برای برهم زدن بازار مسکن نداشت، عباس آخوندی وزیر راه و شهرسازی سیاست دولت نهم و دهم برای خانهدار کردن اقشار کمدرآمد را به باد انتقاد گرفت. وی البته برخلاف این حملات که در طول دوران تصدی پست وزارت راه و شهرسازی صورت داد، در بیست و سوم مردادماه 92 و در جلسه رأی اعتماد مجلس گفته بود: «شخص من هرگز با مسکن مهر مخالف نبوده و نیستم و من جزو اولین کسانی بودم که این موضوع را وارد نظام برنامهریزی ایران کردم که بعد از آن، این مسئله ردیف پیدا کرد و مباحث دیگری چون بهسازی مسکن روستایی و مسکن اجتماعی تا قبل از دوره مسئولیت من در تاریخ ایران سابقه ندارد!»
به هرحال معلوم نیست مردم باید به ویلای وسیع آقای وزیر در لواسان گرانقیمت نگاه کنند یا به اظهارات پرتناقض او؟
* شرق
- سرپیچی از دستور دولت در ادارات تأمین اجتماعی
روزنامه اصلاحطلب شرق نوشته است: دقیقا یک ماه پیش، روزنامه «شرق» در گفتوگو با سیدتقی نوربخش، رئیس تأمین اجتماعی کشور، موضوع گلایه فعالان اقتصادی از بررسی دفاتر قانونی و اسناد و مدارک مربوط به دوره مالی شرکتها بهصورت ١٠ساله را مطرح کرد.
در این گفتوگو، نوربخش تأکید کرد: «طبق دو ماده ٣٧ و ٤٧ قانون تأمین اجتماعی، این سازمان میتواند از دفاتر تولیدی، بازرسی کند و اسناد و مدارک آنها را مورد بررسی قرار دهد تا استحقاق حق بیمه افراد مختلف مشخص شود و بر این اساس، از محل آن، حق بیمه بگیرد. پیشتر حدود ١٠ سال مالی دفاتر مورد بررسی قرار میگرفت، اما اکنون بازرسی از دفاتر تولیدی را طبق یک بخشنامه که حدود یک ماه پیش اجرائی شده، محدود به سال آخر مالی کردیم و برای جلوگیری از دغدغه اهالی کسبوکار به سالهای قبل ورود نکردیم».
پس از این گفتوگو تماسهای متعددی از سوی فعالان اقتصادی با روزنامه «شرق» گرفته شد که در آن با ارائه فرم «درخواست مدارک از کارفرما جهت انجام بازرسی از دفاتر قانونی»، عدم اجرای این بخشنامه را مورد انتقاد قرار داده بودند. در فرمهای ارسالی، بررسی دفاتر قانونی و اسناد و مدارک مربوط به دوره مالی بهصورت ١٠ساله مطرح شده بود. یکی از این فعالان که در شهرک صنعتی عباسآباد، به فعالیت تولیدی مشغول است، در گفتوگو با «شرق»، میگوید: «با وجودی که رئیس سازمان تأمین اجتماعی خبر از بررسی سال آخر مالی به میان میآورد، اما شاهدیم که همچنان ادارات مربوطه، ارائه دفاتر مالی ١٠ساله را مطرح میکنند».
او با اشاره به پاسخ این مسئولان در برابر اعتراضهای فعالان اقتصادی و تأکید وزیر کار و رئیس سازمان تأمین اجتماعی بر بررسی سال آخر مالی، میگوید: «اصلا چنین بخشنامهای ابلاغ نشده است و مهلتی ٢٠روزه برای ارسال دفاتر در نظر گرفته شده بود».
این فعال اقتصادی با بیان اینکه نوربخش گفته بود در صورت عدم اجرای این بخشنامه، پاسخگو خواهد بود، میگوید: اگر سخنان این مدیران برای مسئولان رده متوسط سازمانهای مربوطه، خوانا نیست، لااقل بخشنامه را در رسانهها منتشر کنید تا بتوان با استناد به آن، از ارسال دفاتر مالی در دوره ١٠ساله امتناع کرد».
«شرق» با پیگیری این موضوع توانست با محمد محمدی، مشاور معاون فنی درآمد سازمان تأمین اجتماعی، گفتوگویی داشته باشد. محمدی در این گفتوگو با رد این موضوع میگوید: «از ششم اردیبهشتماه که مصوبه هیئتمدیره سازمان تأمین اجتماعی از آن تاریخ قابل اجراست، مصوبه به مؤسسه حسابرسی ابلاغ شده و به صورت سالانه انجام میشود».
این مقام مسئول با بیان اینکه ادارات تأمین اجتماعی، حسابرسی انجام نمیدهند و فقط درخواست دفاتر مالی از این طریق ارسال میشود و در نهایت این درخواستها به مؤسسه حسابرسی ارسال میشود، میگوید: «طرف قرارداد تأمین اجتماعی، مؤسسه حسابرسی سازمان است. مؤسسه حسابرسی سازمان به استناد مصوبه هیئتمدیره سازمان، براساس آخرین سال مالی، دفاتر مالی شرکتها را بررسی میکند».
محمدی با بیان اینکه یکسری شرکتها هستند که براساس ماده ٤٠ قانون رفع موانع تولید، قراردادها را به تأمین اجتماعی میآورند و در قانون صراحتا آمده برای آنها ضریب در نظر نگیریم، ادامه میدهد: «اگر کار در محل کارگاه تولیدی، صنعتی و فنی انجام شود، ما طبق لیست بازرسی، مفاصاحساب قرارداد را میدهیم. برای اینکه مشکلی برای مفاصاحساب قراردادها ایجاد نشود، تعهدی از کارفرما میگیریم و با آن تعهد، مفاصاحساب را زودتر صادر میکنیم تا پیمانکار بتواند پنج درصد خود را که نزد واگذارکننده کار است، آزاد کند».
او ادامه میدهد: «دورهای که صاحب کسبوکار تعهد داده، قرارداد بدون اعمال ضریب محاسبه شده و مفاصاحساب صادر میشود که این دوره، اصولا باید طبق بازرسی دفاتر قانونی باشد که کارفرما تعهد داده است و اگر کارفرما، تعهد نمیداد باید اول بازرسی دفاتر را انجام میدادیم و بعد مفاصاحساب قرارداد را صادر میکردیم که بسیار زمانبر بود».
به گفته او، اگر ادعای بیمهشدهای وجود داشته باشد که ١٠ سال آنجا کار میکند و کارفرما حق بیمه او را پرداخت نکرده، ما باید دفاتر را بررسی کنیم، اما شرکتهای عادی براساس همان مصوبه هیئتمدیره، یک سال آخر دفاتر مالیشان بررسی میشود. مگر اینکه شرکتهای بزرگ باشند، زیرا مؤسسات و شرکتهای دولتی از شمول این مصوبه خارج هستند.
او در ادامه با توجه به مصوبهای که آقای جهانگیری، معاون اول رئیسجمهوری آن را تأیید کرده، میگوید:«از ابتدای مردادماه، بررسی سال ٩٥ آغاز میشود. در این تاریخ، دفاتر تیرماه سال بعد بسته میشود. از اول مردادماه، همان
منبع: مشرق
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۰۲۸۱۲۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مجلس آتشبیار معرکه است!
بالاخره تب تند افزایش نرخ ارز، پایین آمد؛ بهطوریکه در هفتهای که گذشت شاهد توقف رشد نرخ بازارهایی مالی مانند ارز، سکه و طلا و حتی کاهشیشدن آن بودیم که میتوان به وجود آمدن چنین شرایطی را ناشی از کاهش تنشهای بینالمللی و تأثیر آن بر فضای اقتصادی ایران دانست.
به گزارش هممیهن، در این وضعیت مجلس نیز به موضوع ارز ورود کرده است و رئیس مجلس برای دولت، ضربالاجل ارائه برنامه ارزی را تعیین کرده است. شاید تلاطمهای بازار ارز در چند وقت اخیر و نگرانی برای رشد قیمتها پای مجلس را دوباره به موضوع ارز باز کرده است، اما هر چه باشد میتوان امیدوار بود که بازار ارز با تدوین یا ارائه هر برنامهای باثبات شود.
محمدباقر قالیباف روز ششم اردیبهشتماه در دومین نشست بررسی مسائل ارزی خطاب به مسئولان اقتصادی دولت گفت که «تا یکشنبه هفته آینده منتظر برنامه مکتوب بانک مرکزی برای مدیریت بازار ارز برای بررسی در صحن علنی مجلس هستیم. در صورت ارائه نشدن این برنامه، کمیسیون و نمایندگان اقتصادی مجلس برنامه خود را ارائه خواهند کرد».
این اظهارات و تعیین ضربالاجل برای بانک مرکزی موید بحرانی بودن وضعیت ارزی است بهطوریکه مجلس حامی دولت انقلابی اکنون به یکی از منتقدان جدی مدیریت ارزی تبدیل شده است.
یکی از این انتقادها به بانک مرکزی و البته وزارت اقتصاد همواره آن بوده است که این دو نهاد از ابتدای دولت سیزدهم تاکنون برنامه خاصی برای کنترل نرخ ارز نداشتهاند؛ نکتهای که قالیباف هم در نشست اخیر در حضور وزیر اقتصاد، رئیس بانک مرکزی، معاون پارلمانی رئیسجمهور و رئیس کمیسیون ویژه جهش و رونق تولید مطرح کرد و گفت: «همه اختیارهای موجود در قانون دائمی را به رئیس بانک مرکزی دادیم و هر چه ایشان در جلسه سران قوا بیان کردند قبول کردیم، اما شرایط کنونی نشان میدهد که هم رویکرد اقتصادی و هم رویکرد مدیریتی در موضوع ارز دچار اشکال است. بهطور روشن و مشخص امروزه در سیاستهای ارزی از نگاه اقتصادی دچار مشکل هستیم و طرح جامعی برای رویکرد اقتصادی در حوزه ارز وجود ندارد».
محمدرضا فرزین پیش از این گفته بود که سیاست تثبیت بازار ارز را در پیش دارند، اما مشخص نکرد که این سیاست اقتصادی قرار است چگونه پیش برود و او صرفاً به بیان این سخن عجیب اکتفا کرد که «نرخ بازار آزاد ارز را قبول نداریم. این نرخ صرفاً براساس انتظارات تورمی ناشی از اخبار منفی شکل میگیرد و بههیچوجه با واقعیات اقتصاد ما همخوانی ندارد».
سخن او با واکنشهای زیادی روبهرو شد؛ عمده واکنشها حکایت از یک نکته داشت؛ آنکه چطور رئیس بانک مرکزی که متولی مدیریت ارز است از اساس منکر نرخ ارز در بازار میشود، درحالیکه قیمتها بر همان اساس تعیین میشوند و در پی سخن فرزین این پرسش به وجود آمد که آیا رئیس بانک مرکزی که کلاً واقعیت موجودِ این روزهای اقتصاد ایران را انکار میکند و صرفاً از سیاستهای دستوری پیروی میکند، آیا قادر خواهد بود نرخ ارز را کنترل کند؟
البته این سخن عجیب فقط متعلق به فرزین نیست و احسان خاندوزی، وزیر اقتصاد هم اواخر سال گذشته گفت که «نرخ ارز در بازار آزاد را به رسمیت نمیشناسیم و هدف دولت همان روشهای توافقی است و از همه ابزارها باید در ابن ارتباط استفاده شود».
این دست از سخنان در حالی است که مسئولان اقتصادی دولت هر چندوقت یکبار گزارشهایی از اقدامات خود ارائه میدهند، اما نتیجه مطلوب و ملموسی از آن اقداماتِ مطرحشده دیده نمیشود. همین موضوع در سخنان قالیباف هم به چشم میخورد؛ به نحوی که او با ذکر این احتمال که ممکن است مجلس با دولتیها به نتیجه مشترک نرسند، میگوید: «در نشست قبلی به اندازه کافی گزارش ارائه شد. دوستانِ ما در دولت باید بهطور روشن و شفاف رویکرد رو به جلو برای مدیریت بازار ارز ارائه کنند.
ما دنبال تکرار جلسات نیستیم و جلسه سومی وجود ندارد؛ بنابراین باید در مورد این موضوع به جمعبندی برسیم و نتیجه نهایی را به صحن علنی ارائه کنیم. در این رابطه با توجه به اصرار نمایندگان برای بررسی موضوع در صحن علنی، به صورت مشخص به نمایندگان گفتم اگر به جمعبندی و اتفاق نظر با دولت نرسیم، مجلس خود به جمعبندی روشن میرسد».
این روزها بار دیگر نرخ ارز یکی از مهمترین اختلافات دولت و مجلس شده است؛ هرچند باید گفت که در روزهای اخیر شاهد نزولی شدن نرخ ارز بودیم و به تبع آن، سایر بازارهای مالی نیز روند کاهشی داشتند.
بدون تردید کاهشی شدن این نرخها خواسته همگان است و باید امیدوار بود که دولت و مجلس به هر شیوهی مدیریتی جامع و علمیای برای کنترل بازار ارز دست یابند که خروجی آن ثبات در بازار مالی و حتی سرمایهای باشد.
یحیی آلاسحاق، رئیس اتاق بازرگانی مشترک ایران و عراق نیز در واکنش به کاهشی شدن قیمت ارز از کاهش قیمت دلار خبر داده است و اعلام کرده «احتمال دارد دلار به دامنه ۵۰هزار تومان برگردد.»
قبول نداشتن نرخ ارز بازار حرفی غیرعلمی استمرتضی افقه، اقتصاددان و استاد دانشگاه، در پاسخ به این پرسش که دولت چرا نمیتواند از پسِ مدیریت نرخ ارز برآید؟ گفت: «همیشه گفتهام و بازهم میگویم که نرخ ارز در ایران بیش از اینکه متأثر از سیاستهای داخلی و بانکی باشد، متأثر از عوامل بیرونی است و کنترل چندانی بر آن وجود ندارد. این موضوع منافاتی با این واقعیت ندارد که در حوزه کنترل نرخ ارز هم کوتاهیهای زیادی از سوی دولت شده است.
به هر حال مادامی که عوامل خارجی مانند جنگ غزه یا تنش با اسرائیل وجود داشته باشد، نرخ ارز میتواند افزایش یابد. رئیس بانک مرکزی خوشحال بود که مدتی نرخ ارز ثابت مانده است، اما همه اقتصاددانها میدانستند که این ثبات موقت است و با اولین تنش خارجی بالا میرود. در داخل هم که سیاستگذاری دولت اقتصادی نیست و بیشتر در پی مسائل حاشیهای است.
در مجموع من تصور نمیکنم بانک مرکزی و حتی همین مجلس که حالا منتقد شده است، بتوانند کاری بیش از آنچه تاکنون دیدهایم انجام دهند و مانند سابق نرخ ارز در ایران متأثر از عوامل خارجی خواهد بود و هر چه به انتخابات آمریکا نزدیک میشویم هم محور نرخ ارز صعودی میشود».
او درباره اینکه دولت در مقطع کنونی چه کاری برای کنترل نرخ ارز از دستش برمیآید، گفت: «بهطور کلی دولت در حوزه اقتصادی از ابتدا ضعیف بوده و حالا هم ضعیف است و تیم اقتصادی دولت تیم قدرتمندی نیست؛ چه مدیران بانک مرکزی و چه مدیران وزارت اقتصاد، اما به هر حال دولت اکنون که میگوید فروش نفت خوبی داریم، یعنی ارز هم در اختیار دارد و میتواند مدیریت کند، اما در حوزه عرضه ارز با احتیاط رفتار میکند و در عرصه تقاضا هم قادر به مدیریت نیست».
این استاد دانشگاه در پاسخ به پرسش دیگری مبنی بر اینکه این سخن از سوی وزیر اقتصاد و رئیس بانک مرکزی که نرخ ارز بازاد آزاد را قبول نداریم، چقدر علمی است؟ بیان کرد: «من واقعاً نمیفهمم این چه حرفی است که دو مسئول عالیرتبه اقتصادی کشور یعنی وزیر اقتصاد و رئیس بانک مرکزی میزنند. واقعاً قابل فهم نیست، زیرا هیچ مبنای علمی و تخصصی ندارد. در بسیاری از اقلامها ارز آزاد برای واردات استفاده میشود؛ یعنی خود دولت بهتر از هر کسی میداند کشور فقط محدود به همان اقلامی نیست که ارز دولتی دریافت میکنند و بسیاری از کالاها با ارز غیررسمی خریداری میشوند حتی بعضی از اقلام اساسی. حتی میشود گفت ۸۰ درصد از واردات ما با ارز آزاد است و من میگویم این حرف اگر نگوییم بچهگانه است، اما حتماً غیرعلمی است».
افقه درباره جراحی اقتصادی دولت و حذف ارز دولتی از بسیاری از کالاها و آثار این اقدام بر معیشت مردم گفت: «دولت تحت تأثیر یکسری پیشنهادها و مشورتها سومین جراحی اقتصادی را در تاریخ پس از انقلاب انجام داد. دو جراحی دیگر یکی در دولت آقای هاشمیرفسنجانی بود و دیگری در دوره آقای احمدینژاد و سومی هم که در همین دولت کنونی. در هر سه مقطع دولتها تحت عنوان اصلاحات اقتصادی فقط دست به آزادسازی قیمتها زدند که هر سه تجربه با شکست مواجه شد و هزینهاش را مردم دادند و بار فشارش را هم مردم تحمل کردند. واقعیت این است که مشکلات اقتصادی ایران لزوماً ریشه اقتصادی ندارند و دولت باید نگاهش به عرصه بینالمللی را تغییر دهد. ما در ابتدا باید اول به سمت اصلاحات غیراقتصادی حرکت کنیم تا در ادامه نتایجش در اقتصاد هم مشاهده شود تا مردم بیش از این تحت فشار قرار نگیرند».
او ضمن انتقاد به عملکرد اقتصادی مجلس مطرح کرد: «اینکه مجلس میگوید اگر دولت به طرحی نرسد، خودمان طرح میدهیم با یک نکته مهم مواجهه است؛ اینکه اگر دولت طرحی نداشته باشد، مجلس قرار است طرح خود را تبدیل به قانون کند یا خیر؟ اما موضوع این است که مجلسیها فرار رو به جلو میکنند و به نوعی میخواهند چنین القاء کنند که خودشان هیچکاره بودهاند؛ در صورتیکه همین نمایندگان بارها و بارها دولت را تأیید کردهاند و به همین وزرایی که حالا محل نقد قرار گرفتهاند و حتی وزرایی که خود دولت چندی بعد از شروع به کارشان کنار گذاشت، از سوی همین مجلس رأی اعتماد گرفته بودند. همین مجلسیها که اکنون در مقام انتقاد برآمدهاند هم در کنار دولت مسئول نابسامانی موجودند».
مجلس آتشبیار معرکه استکامران ندری، اقتصاددان و استاد دانشگاه، درباره میزان سهم دولت در نابسامانی بازار، گفت: «به دولت در زوایایی میشود انتقاد کرد و حتماً دولت برنامهای اقتصادی بهتر از دولتهای قبل ندارد، اما واقعیت این است که دست دولت هم خیلی باز نیست. من متوجه نمیشوم که چرا باید این نوساناتی که در چند هفته قبل داشتیم را منتسب به دولت کنیم، زیرا بیشتر نوسانات اخیر ریشه در تحولات یا به تعبیر بهتر مناقشات منطقهای و بینالمللی داشته است و در بازار ارز نگرانیهایی را ایجاد کرد و منجر به افزایش نرخ آن شد؛ بنابراین مشکل اصلی در این حوزه به سیاستهای خارجی و روابط کشور با دنیا و نقشی که ما در این بین بازی میکنیم، برمیگردد. البته میشود به بانک مرکزی انتقادهایی را مطرح کرد؛ از جمله اینکه چرا از ابزار بهرههای بانکی بهتر استفاده نمیشود، اما اینکه بگوییم نرخ ارز یکسره متأثر از عملکرد دولت است، حرف دقیقی نیست».
او درباره عملکرد اقتصادی مجلس هم بیان کرد: «انتقادی که اکنون مجلسیها به دولت میکنند، به نظرم وارد نیست. آنها اگر میخواهند کاری بکنند مثلاً میتوانند قانونی وضع کنند که دولت مکلف شود روابطش را با دنیا عادی کند. نه تنها چنین کاری نمیکنند بلکه خود همین نمایندگان مجلس در بزنگاههایی آتشبیار معرکه بودهاند و سعی نکردهاند مشکلی را حل کنند.
موضعگیریهای مجلس چه در عرصه داخلی و چه در عرصه خارجی گاهی باعث ملتهبشدن اوضاع میشود. وارد مصادیقش نمیشوم، اما مصادیقش کم نیست. فقط به ذکر این نکته توجه کنیم که همین مجلس که حالا منتقد شده است در حوزه داخلی و در عرصه اجتماعی کاملاً فضا را ملتهب میکند و در حوزه خارجی هم باعث میشود التهابات افزایش یابد. مجلس برای رفع مشکلات کار خاصی نکرده که حالا منتقد شده است.
باز هم میگویم که دولت هم باید در معرض نقد قرار بگیرد، اما نقد درست. مجلس به جای اینکه برای رفع مسائل کمک کند سعی میکند آتشبیار معرکه باشد و بر طبل درگیری بکوبد به جای اینکه در صدد ایجاد آرامش باشد؛ چه در سیاست داخلی و چه در سیاست خارجی».